احساس آب

(بلاگ آب)

احساس آب

(بلاگ آب)

فراعنه و قربانی دختران

فراعنه و قربانی دختران


من باز به تسلیت و تعزیت او پرداختم و محض آن که امتداد این صحبت موجب مزید تاثراتش نشود موضوع را تغییر داده گفتم:


  - مادموازل، می‌دانید ما در کجا هستیم؟ و این دریای زخار (مواج)، که به‌واسطه حرکت و صدای امواج خود جلب توجه ما را نموده، چه دریایی است؟ 

مادموازل قدری خیره‌خیره در من نگریست و بعد با کمال تعجب چنین گفت: 

- نمی‌دانم مقصود شما از این پرسش بی‌مقدمه چیست. معلوم است می دانم که در پرت‌سعید و در ساحل دریای مدیترانه هستیم. 

- خیر، مقصود من یادآوری تاریخ قدیم این مملکت است که یک روزی مرکز تمدن عالم و منبع علوم و فضایل انسانی بود. یعنی آن عصری که فراعنه مقتدر به نام خدایی و به سمت رب‌النوعی، رشته سعادت میلیون‌ها نفوس بشری را در دست گرفته بودند و حکم‌های جابرانه می‌نمودند. ولی با این حال، از سلطنت و تاجداری شهانه، شهوات نفسانی و لذات شخصی اکتفا نکرده، ترقیات فکری و مادی ملت را در نظر گرفته، سعادت و آسایش اتباع و زیردستان را وجهه حکمرانی خود قرار می دادندو همچنین، ایامی که برای تسکین غضب رب‌النوع دریاها و آب‌ها، دختران ما‌ه‌پیکر را قربانی نموده و در گرداب‌های عمیق رود نیل می‌انداختند و طعمه ماهی‌ها می‌ساختند. 

مادموازل:

- تاریخ بدبختی من چه مناسبتی با  دخترهای قبطی دارد؟ بلی یقین  است که می‌دانم و می‌دانم روزی هم خواهد آمد که آیندگان ما تمدن امروزی ما را یاد آورده فقط به ذکر نام قرن ما اکتفا ورزند. 

- حقیقت امر آن است که نخواستم زیاده‌براین، با تحقیقات و استکشافات خود ملالت و اندوه شما را بیافزایم. چون شما را مشغول سازم و حالا که نمی‌توانم باری از دوش شما بردارم، اقلا باری هم بر دوش نازنین شما نگذارم. به‌این جهت، به یاد تاریخ این سرزمین افتاده، خواستم با مذاکره قربانی نیل رشته صحبت تغییر یابد. 


 برگرفته از کتاب 

سید ضیا‌ءالدین طباطبایی رمان‌نویس

سرگذشت پرت سعید اثر سید ضیا‌ءالدین طباطبایی  به کوشش جعفر شجاع کیهانی

تهران هفت پیکر ۱۳۹۵