آفتاب زار (zãr ãftãbə):آفتاب مستقیم و سوزان
باریش (bãrish): باران
پا گرفتَه (pã gərəfta): این اصطلاح زمانی گفته میشود که بارش برف شدید شده و به صورت طولانیمدّت و مداوم باشد.
تقرگ (təgharg): تگرگ
در گرفتن (dar greftan): احساس گرمای شدید کردن، آتش گرفتن، شعلهور شدن، آتش با شعله (زبانه) بلند
دولخ (doolakh): گرد و خاک در هوا
رگ زدَن (rag zadan): باریدن باران در مدّت زمان کوتاه و با شدّت
سرمابوره (sarmã boorə): {سرمای بوران} سرمای شدید و یخبندان
سرما ریزه (sarmã rizə): تگرگ
سرما سُدّه (sarmã soddə): سرمای شدید
شمال (shəmal): باد
طیفو (tifoo): طوفان
قُرُمْبه (ghorombə): رعد و برق آسمان
هُرم گرفتن (hormə gəreftan): بخار گرم و غلیظ در یک محیط، نشستن بخار بر روی شیشه، حرارتی که از غذا بلند میشود، گرمی و بخار هر چیز
هوا قُرُمْبه زد (havã ghorombə zad): آسمان رعد و برق زد.
یَ پله (ia pələ):{یک پرّه}خیلی کم و اندک، برای برف اندک نیز استفاده میشود.
یَ پوشه برف اومدَ (oomada ia pooshə barf): برف بسیار کمی آمده است، یک لایهی بسیار نازک برف آمده است.