احساس آب

(بلاگ آب)

احساس آب

(بلاگ آب)

تو قدر آب چه دانی که در کنار فراتی


 سـَلِ المصانعَ رکباً تهیم فی الفلوات


سـَلِ المصانعَ رکباً تهیم فی الفلوات                تو قدر آب چه دانی که در کنار فراتی

ارزش بِرکهِ‌های آب را از کاروانی بپرس که در بیابان‌ها سرگردان است

شبم به روی تو روزست و دیده‌ ام به تو روشن    و إن هـَجرت سواء عـَشـِیَّتی و غداتی

* هجرت...: و اگر مرا به جدایی مبتلا کنی، شب و روز من یکسان خواهد بود

اگر چه دیر بماندی امید برنگرفتم                    مضی الزمان و قلبی یقول إنک آتی

* می گذشت، اما دلم می گفت که تو خواهی آمد

من آدمی به جمالت نه دیدم و نه شنیدم          اگر گلی به حقیقت عجین آب حیاتی

شبان تیره امیدم به صبح روی تو باشد              و قد تُفتَّشُ عینُ الحیوه فی الظلمات

* بی‌گمان چشمه آب حیات را باید در ضلمات جستجو کرد

فکم تـُمَرِّرُ عیشی و أنت حاملُ شهدٍ                جواب تلخ بدیعست از آن دهان نباتی

* ای نوشِ لب تا کی زندگی را به کام من تلخ می ‌کنی

نه پنج روزه عمرست عشق روی تو ما را            وجدت رائحه الوُدِّ إن شممت رُفاتی

* اگر خاک کالبدِ مرا ببویی، از آن بوی محبت خواهی شنید

وصفت کلَّ ملیحٍ کما یـُحـبُّ و یرضی                  محامد تو چه گویم که ماورای صفاتی

* هر زیبارویی را چنان که دوست دارد و می پسندد، وصف کرده‌ام

أخاف منک و أرجو و استغیث و أدنو                   که هم کمند بلایی و هم کلید نجاتی

* از تو بیمناکم و به تو امیدوار، از تو به امان آمده‌ام و به تو نزدیکی می جویم

ز چشم دوست فتادم به کامه دل دشمن            أحبَّتی هجرونی کما تشاء عداتی

* دوستانم(معشوق) مرا همان‌گونه که دشمنان آرزو داشتند، ترک گفتند

فراقنامه سعدی عجب که در تو نگیرد                 و إن شکوتَ إلی الطیر نـُحنَ فی الوکنات

* در حالی‌که اگر به پرندگان شِکوه می‌کردم، در آشیانه‌های خود شیون سر می‌دادند

 

ترجمه مصراع عربی


منبع:
غزلیات سعدی بر اساس چاپ‌های شادروانان محمد علی فروغی و حبیب یغمایی
کاظم برگ‌نیسی
شرکت انتشاراتی فکر روز
تهران، 1380


نظرات 2 + ارسال نظر
ن سه‌شنبه 31 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 14:38

علی کریمی شنبه 23 دی‌ماه سال 1396 ساعت 21:26

عالی بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد