احساس آب

احساس آب

(بلاگ آب)
احساس آب

احساس آب

(بلاگ آب)

جشنواره فیلم سینما حقیقت

برگزیدگان جشنواره فیلم سینما حقیقت

وبلاگ احساس آب از میان برگزیدگان جشنواره فیلم سینما حقیقت 

فیلم‌های فهرست شده زیر را  که با موضوع آب ارتباط دارند برگزید.


"خوشحالیم که دریاچه ارومیه و مقوله خشکسالی آن و به طور کل خشکسالی در ایران آنقدر جدی و مهم شده که طبق آمار امسال، 36 فیلم مستند در این باره به جشنواره سینما حقیقت ارسال شده است."  پیام مستوفی


۱-بند آب، بند خاک

نام فیلم: بند آب، بند خاک

کارگردان: فرهاد ورهرام

پژوهشگر: فرهاد ورهرام

تصویربردار: رضا تیموری

صدابردار: امید کریم، احمدرضا طایی، شاهین پورداداشی

صداگذار: شاهین پورداداشی

تدوینگر: مهدی باقری

عکاس: مازیار مشتاق گوهری

تهیه کننده: فرهاد ورهرام

تهیه شده در مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی

 

موضوع: این فیلم به مهاجرتی اشاره دارد که عامل آن خشکسالی و کم‌آبی است که با خشک شدن دریاچه هامون واقع در سیستان اتفاق می‌افتد. ریشه این مهاجرت نه تنها از شرایط نابسامانی اکوسیستم و خشکسالی و طوفان، بلکه اختلافات سیاسی دو کشور ایران و افغانستان از قرن نوزدهم تا کنون سر چشمه می‌گیرد و تا کنون لاینحل مانده است.  منبع



۲-لوتوس

نام فیلم: لوتوس (ریشه درخاک، سایه درآب )

کارگردان: محمدرضا وطن دوست

نام فیلم: لوتوس

پژوهشگر: محمدرضا وطن دوست

تصویربردار: محمدرضا وطن دوست

صدابردار: حسن مهدوی

صداگذار: حسین مهدوی

تدوینگر: محمدرضا وطن دوست

نویسنده گفتار متن: محمدرضا وطن دوست

گوینده متن: ربابه بخشی درمی

آهنگساز: جمال محمدی

تهیه کننده: محمدرضا وطن دوست

تهیه شده در موسسه فرهنگی و هنری خانه فیلم وطن دوست

 

موضوع: پیرزن 13 سال در انتظار مجوز ورود به جزیره نشسته است تا به دیدار تنها ساکن آن برود.

 

کارگردان : محمدرضا وطن‌دوست

منبع 


نقدی بر فیلم مستند «لوتوس» ساخته ی محمدرضا وطن دوست

تصویری از یک بخاری هیزمی پر از آتش سرخ و گداخته، همراه با بارش خفیف برف در پشت پنجره ی یک خانه ی محقر و روستایی، با نگاه پیر زنی تنها و درمانده که به نقطه‌یی دور از آب های یک دریاچه ی پهناور- با ظاهری یخ زده و سرد - چشم دوخته است، همه و همه حکایت از زمستانی دارد که در راه است و سازنده ی فیلم «لوتوس»، می کوشد تا در معرفه‌یی کوتاه ما را با تنهایی و بی تابی های درونی پیرزن نزدیک کند. مادری تنها که گویی همه ی شب ها و روزها و تنهایی اش را با کسی که به ظاهر در کنارش نیست اما در همه ی لحظه های تنهایی در کنار اوست، با او قسمت می کند.  اگر تصویری از گذاشته شدن دو بشقاب بر سر سفره می بینیم یا وقت چای، دو استکان چای دیده می شود و حتی برای یک چُرت زدن کوتاه در کنار همان بخاری هیزمی گرم، دو متکا روی فرش گذاشته می شود، گویی هنوز نبودن ِعزیزش را باور نکرده است و او را همیشه در کنار خودش می بیند!

کمی بعد، وقتی با نگاه حسرت آلود پیرزن به قاب عکس روی تاقچه، واگویه های درد و دل گونه ی او را می شنویم، تازه درمی یابیم که از 12 سال پیش تا حالا، حتی یک بار هم نتوانسته است بر سر مزار پسر شهیدش که پس از آبگیری یک سد بزرگ، حالا درست در یک نقطه ی جزیره مانند در میان آب های دریاچه ی سد لفور - در منطقه ی سوادکوه - واقع شده است، حاضر شود و در تمام این سال ها نیز هر بار که خواسته است خود را به آن جزیره ی کوچک و تنها برساند، به بهانه ی خطرناک بودن و ایمن نبودن این مسیر آبی، مانع او شده اند و به او اجازه ی رفتن نداده اند!

 در جایی از فیلم که با جنب و جوش خاص پیرزن در آماده سازی بعضی چیزهای کوچک مثل گذاشتن نان تازه در سفره و سیب و تخم کدوهای بو داده که مورد علاقه پسرش بوده رو به رو می شویم، در می یابیم که انگار تازه، سال ها انتظار تلخ و آزار دهنده ی پیرزن دارد به سر می رسد. سپیده دم، با شنیدن صدای قایق موتوری و دیدن پیرزن در قایق، با او همراه می شویم و دقایقی بعد در دل یک جزیره ی کوچک سر از آب به در آورده، دیدن چهره ی مشتاق و پر امید مادری که سال ها به دیدار پسرش نرفته است ، ما را هم به شوق می آورد. نزدیک شدن او به یک کلبه ی نیمه خراب و تک افتاده، در یک نقطه ی پر درخت و کمی بعد دیده شدن مزاری که مثل مقبره‌یی بی متولی رها شده و متروک به نظر می رسد، غمی غریب بر فضای فیلم سایه می افکند.

 استفاده از عنوان نمادین و البته پرمعنای «لوتوس» - نیلوفر آبی - که در فرهنگنامه ها از آن با عنوان «سوسن شرقی» نیز یاد کرده اند، به ویژه در مشرق زمین، از دیرباز نشانه ی خلوص و پاکی و دانش و معرفت بوده است. به ویژه در مذهب، نماد پاکی و تهذیب نفس بوده و آدمیان را به نور زندگی دعوت می کند. نیلوفر آبی که ریشه در خاک و سایه در آب دارد، تمثیلی روشن از پسر شهید پیرزن است که به عنوان نماد پاکی و تهذیب نفس، همچنان که درست مثل نیلوفر آبی، روی به سوی خورشید دارد، همه را به نور زندگی دعوت می کند.

تماشای واگویه های مادرانه‌ی پیرزن، پس از سال های انتظار - به ویژه در جایی که با دیدن در حال حرکت، با خودش زمزمه‌یی حسرت آلود دارد که: "ای کاش من هم ابر بودم و می توانستم به پیش او بروم!"  به نوعی لحنی شاعرانه به فیلم می بخشد.

 «لوتوس» از مستندهایی است که اگرچه به طور مستقیم به موضوع جنگ و دفاع مقدس نمی پردازد اما به نوعی، آسیب شناسی فضای سال های پس از جنگ و پیامدهای تلخ  و آسیب های روحی ناشی از جنگ را به گونه‌یی ظریف به تصویر می کشد و بدون نیاز به استفاده از کلیشه های آشنای جنگ، حس عمیق دلتنگی های مادرانه ی یک پیرزن تنها (مادر شهید) را به مخاطب خود، انتقال می دهد.

پرداخت کلی مستندهایی از این دست به گونه‌یی است که با اندکی مبالغه در فضاسازی و چینش طراحی شده ی اشیا در صحنه و تاکید بر تک گویی های شخصیت اصلی و محوری اثر، به سادگی می تواند لحنی داستان پردازانه به خود بگیرد.عزیزالله حاجی مشهدی  . منبع 


۳-تالاب جازموریان

نام فیلم: تالاب جازموریان

کارگردان: فرهنگ خاتمی

پژوهشگر: فرهنگ خاتمی

تصویربردار: فرهنگ خاتمی

صدابردار: محسن اخلاقی

صداگذار: محسن اخلاقی

تدوینگر: مرضیه پیمانی

نویسنده گفتار متن: شروین خاتمی

گوینده متن: امیرمشتاق رودساز

آهنگساز: فواد توحیدی

عکاس: مرضیه پیمانی

تهیه کننده: فرهنگ خاتمی

تهیه شده در شبکه کرمان

 

موضوع: در 400کیلومتری جنوب شهر کرمان و هم مرز با سیستان، تالاب جازموریان واقع شده است. پس از احداث سد جیرفت در دهه70 دریاچه جازموریان رفته رفته رو به خشکی نهاد و تبدیل به کانون ریزگرد شد. در پی آن اهالی اقدام به مهاجرت کردند اما برخی دیگر به امید شکوه گذشته جاز آنجا ماندند و با سختی‌ها کنار آمدند تا اینکه در زمستان95 به آرزوی خود رسیدند.

 کارگردان : فرهنگ خاتمی  منبع


۴-بی‌گدار

نام فیلم: بی گدار

کارگردان: علیرضا دهقان

نام فیلم: بی گدار

پژوهشگر: علیرضا دهقان

تصویربردار: حامد بقائیان، بهروز بادروج

صدابردار: بهنام عباسی‌فر

تدوینگر: شیرزاد احمدی

نویسنده گفتار متن: علیرضا دهقان

گوینده متن: علیرضا دهقان

تهیه کننده: مجید عزیزی

 

 موضوع: پژوهشگران معتقدند اگر برای بحران آب ایران تمهیدی اندیشیده نشود ایرانِ هفت هزار ساله تا 20 سال دیگر از بی آبی و خشکسالی نابود خواهد شد.

 کارگردان : علیرضا دهقان  منبع


۵-آب سوخته

نام فیلم: آب سوخته

کارگردان: مرتضی مطوری

نام فیلم: آب سوخته

پژوهشگر: مرتضی مطوری

تصویربردار: سعید راضی حویزه، کاوه اقدام دوست

صدابردار: سعید عشمیدیان نژاد

صداگذار: علیرضا حاجی پور

تدوینگر: علیرضا حاجی پور

نویسنده گفتار متن: علیرضا حاجی پور

گوینده متن: سعید نگراوی، علیرضا قماشی

عکاس: سعید راضی حویزه

تهیه کننده: مرتضی مطوری

 

 موضوع: آب سوخته نگاهی است به هورالعظیم و تاثیر آن بر زندگی مردمان هورنشینی که در گذر تاریخ مسیری سخت و رو به نابودی را طی کرده. این مستند روایت گذشته‌ای است شیرین از دیروز، تا روزگار سخت و تلخ امروز.

 کارگردان : مرتضی مطوری

 منبع


۶- ناخدا سلیمان

نام فیلم : ناخدا سلیمان

موضوع : موضوع: سلیمان ناخدای یکی از کشتی‌های به نمک نشسته در دریاچه ارومیه، پس از خشک

نام فیلم : ناخدا سلیمان

اطلاعات : 

پژوهشگر: سعادتعلی سعیدپور

دستیار کارگردان: فاطمه فلاح و محمدحسین بخشی

تصویربردار: مسعود وطن‌خواه

صدابردار: حسن سلمانی

صداگذار: هادی امینی

تدوینگر: هادی امینی

مدیر تولید: رقیه رزمی و میرکاظم عافیت

عکاس: محمدعلی جدیدالاسلام

تهیه کننده: سعادتعلی سعیدپور

تهیه شده در مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی

 

موضوع : موضوع: سلیمان ناخدای یکی از کشتی‌های به نمک نشسته در دریاچه ارومیه، پس از خشک شدن دریاچه به کار کشاورزی مشغول است. کشاورزی منطقه تحت تاثیر بحران دریاچه و بادهای نمک در حال نابودی است. منبع


۷- فرزندان زمین

نام فیلم: فرزندان زمین

کارگردان: محسن سخا

نام فیلم: فرزندان زمین

پژوهشگر: محسن سخا، مریم مداح

تصویربردار: علیرضا بهبهانی

صدابردار: محسن سخا

صداگذار: حسین قورچیان

تدوینگر: علیرضا بهبهانی

عکاس: محمد سالارآبادی

تهیه کننده: محسن سخا

تهیه شده در شبکه مستند سیمای جمهوری اسلامی ایران

 

 



موضوع : موضوع: سعید سلیمانی و شیوا معتضدی زوج جوان کرمانشاهی هستند که به عات علاقه فراوانی که به محیط زیست دارند درختان زیادی را در طبیعت کاشته‌اند که بیشتر آنها به علل مختلف از بین رفته‌اند. سعید و شیوا به این نتیجه می‌رسند که برای از بین رفتن درختان باید آنها را در مغز انسانها بکارند.



۸- نشان

نقدی بر فیلم مستند « نشان » ساخته الهام اسدی

 

فیلم «نشان»، به کارگردانی «الهام اسدی» مستندی هنری و مردم‌شناسانه پیرامون مهم‌ترین رقص‌های بومی مردم نقاط گوناگون ایران است. در جامعه ایران با وجود گذر زمان و ورود عناصر مدرنیته ماهیت رقص‌های محلی همچنان با تلاش مردم بومی حفظ شده است. مردم مناطق گوناگون ایران عناصر این هنر دیرپای را نسل به نسل به یکدیگر انتقال داده‌اند تا اکنون پس از گذشت سال‌ها، اجرای آن را به همان شیوه سنتی و دیرین‌اش نظاره‌گر باشیم.

 در فیلم «نشان» مهم‌ترین رقص‌های محلی مردم خراسان، آذربایجان، کردستان، کرمان، گلستان، خوزستان، چهارمحال و بختیاری با وسواس در اجرای جزء به جزء عناصر آیینی آن رقص برای مخاطب به نمایش گذاشته می‌شود. هر یک از رقص‌های بومی در شرایط جغرافیایی و طبیعی همان منطقه اجرا می‌شود و فاصله گذاری و تغییر از یک رقص به دیگری با تمهیداتی از جمله نمایش تصاویری از ویژگی‌های خاص جغرافیایی منطقه موردنظر و حرکت ابرها صورت می‌گیرد تا بدین طریق ذهن مخاطب آماده تغییر ماهیت و سبک رقص‌ها شود. واقعیت این است که بیش از آنکه فیلم پیرامون رقص‌های محلی باشد نماد و نشانه‌ای از پیوند این حرکات موزون نمایشی با زندگی اجتماعی انسانی است. هنر رقص نوعی زبان نشانه و نماد است که با تغییر در پوشش رقصندگان (نوع و رنگ لباس و ابزارآلات)، شیوه اجرا (نوع حرکت اجزای بدن، فردی یا گروهی) و نت‌های موسیقی (ریتم و سرعت) و در شرایط جغرافیایی و اجتماعی متفاوت، معانی و مفاهیم گوناگونی به خود می‌گیرد. بنابراین در «نشانی» هر رقصی نشانه‌ای می‌شود که بر مفهومی ورای ظاهر بصری خود دلالت دارد. به همین دلیل است که انتظار می‌رود مخاطبان در حین تماشای فیلم به دو گروه تقسیم شوند: گروهی که مسحور جلوه‌های نمایشی رقص می‌شوند و گروه دیگر کسانی که معنایی را در پس حرکات نمادین رقصندگان درک و جست‌وجو می‌کنند. خاستگاه رقص‌های محلی به جوامع ابتدایی بازمی‌گردد و حاصل فعالیت دسته‌جمعی انسان‌ها برای انجام کار و برآوردن نیازهای معیشتی بوده است. در جوامع ابتدایی اکثر فعالیت‌های عملی به صورت گروهی انجام می‌شد و از استمرار و انقطاع متوالی یک سری حرکت مرکب بود. انسان ابتدایی در هرکاری از همه اعضای بدن خود استفاده می‌کرد بنابراین هنگام کار همه افراد گروه هماهنگ با یکدیگر همراه با حرکات اعضای بدن حین کار از حنجره‌‌شان نیز صداهایی خارج می‌کردند که همراه با ریتم بود. همین کارکرد اجتماعی فعالیت‌های دسته جمعی به تدریج سرچشمه پیدایش هنر نمایشی رقص و موسیقی همسو با یکدیگر شد. با رمزگشایی هر یک از رقص‌‌های محلی می‌توان به این واقعیت صحه گذاشت. زیرا هر یک از آنها به فراخور شرایط و منشا شکل‌گیری‌شان فعالیت‌های اجتماعی و اقتصادی خاصی را چون شکار، چوپانی و گله داری، کشاورزی، دفاع از دشمن و ... روایت می‌کنند. یعنی رقص‌های محلی از سرتفنن و سرگرمی شکل نگرفته است بلکه در حین کار دسته‌جمعی مردم یک منطقه به تدریج آفریده شده و به صورت امروزی آن درآمده است. با رجوع به فیلم «نشانی» نیز می‌توان استنادات معتبری از کارکرد اجتماعی رقص‌های بومی و پیوند آنها با فعالیت‌های اجتماعی مردم جوامع مختلف پیدا کرد. برای نمونه در فیلم، نخستین رقصی که به تصویر کشیده می‌شود رقصی موسوم به «افر» است که از دیرباز نزد مردم خراسان در ارتباط با فعالیت کشاورزی صورت می‌گرفته است. از ابتدا تا انتهای این رقص تمام حرکات رقصندگان نشانه‌ای از کار کشاورزی و فرایند کشت گندم، شکرگزاری و برداشت محصول و سپس پخت نان است. رقص چوپانی نیز که توسط مردم آذربایجان شرقی اجرا می‌شود به شغل مهم مردم کوهستان که گله داری و چوپانی ‌است، اشاره دارد. رقص «قره پیروه‌ژن» در کردستان نمادی از توجه به زمین و وحدت و یکپارچگی مردم این سرزمین را هنگام هجوم دشمن به نمایش می‌گذارد. ویژگی دیگر این رقص حضور یک رهبر و راهنما در گروه است که با دستمالی در ابتدای صف حرکت می‌کند و دیگران از وی تبعیت می‌کنند. از رقص‌های مهم دیگر که در فیلم اجرا می‌شود «ذکر خنجر» مربوط به منطقه بندرترکمن نیز قابل توجه است. پیشینه «ذکر خنجر» را سه قرن پیش از ظهور اسلام در ایران دانسته‌اند. قبایل ترکمن پیش از شروع شکار و شروع نبرد با حیوانات درنده این مراسم را اجرا می‌کردند تا روحیه بگیرند و در فرایند شکار پیروز شوند. در معنایی کلی کارگردان توانسته‌ است با انتخاب سوژه‌ای خاص که در پیوند میان هنر و جامعه سیر می‌کند لزوم توجه به میراث فرهنگی هنر رقص محلی را یادآور شود. زیرا رقص‌های محلی بخش مهمی از تاریخ کشور ایران را روایت می‌کنند که با مطالعه آنها می‌توان ابعاد ناشناخته زندگی اجتماعی جوامع مختلف را مورد واکاوی قرار داد.  رویا فتح الله زاده   منبع 


۹- هیوا


نام فیلم: هیوا

کارگردان: ابراهیم سعیدی

پژوهشگر: ابراهیم سعیدی

تصویربردار: ابراهیم سعیدی

صدابردار: سینا الیاسی زاده، مهرداد تجدد

صداگذار: ابراهیم سعیدی

تدوینگر: ابراهیم سعیدی

آهنگساز: علی صمدپور

عکاس: سینا الیاسی زاده، مهرداد تجدد

تهیه کننده: ابراهیم سعیدی

تهیه شده در صداوسیما مرکز مهاباد

 

 

موضوع: فیلم با نگاهی به دو خانواده کرد و ترک ساکن در یکی از روستاهای حاشیه دریاچه ارومیه به بحران کم آبی و خشک شدن دریاچه و تاثیرات آن بر زندگی دو خانواده می‌پردازد. منبع



10-سایر

بانوی آب (مریم امینی)،

 بانوی طبیعت (معصومه محمدپور


مریم امینی قاضی‌جهانی و معصومه محمدپور هم دو مستندساز تبریزی هستند که با فیلم‌های «بانوی آب» و «بانوی طبیعت» در بخش نکوداشت سینمای مستند آذربایجان شرقی جشنواره حاضر شدند

وبگاه جشنواره : irandocfest.ir


دانلود کتاب جشنواره  :   اینجا