احساس آب

احساس آب

(بلاگ آب)
احساس آب

احساس آب

(بلاگ آب)

واژه های آب و هوا در لهجه نصرآباد

واژه های آب و هوا در لهجه نصرآباد

آران و بیدگل، کاشان

آفتاب زار (zãr ãftãbə):آفتاب مستقیم و سوزان

باریش (bãrish): باران 

پا گرفتَه (pã gərəfta): این اصطلاح زمانی گفته می‎شود که بارش برف شدید شده و به صورت طولانی‎مدّت و مداوم باشد.

تقرگ (təgharg): تگرگ  

در گرفتن (dar greftan): احساس گرمای شدید کردن، آتش گرفتن، شعله‎ور شدن، آتش با شعله (زبانه) بلند

دولخ (doolakh): گرد و خاک در هوا  

رگ زدَن (rag zadan): باریدن باران در مدّت زمان کوتاه و با شدّت 

سرمابوره (sarmã boorə): {سرمای بوران} سرمای شدید و یخبندان   

سرما ریزه (sarmã rizə): تگرگ 

سرما سُدّه (sarmã soddə): سرمای شدید  

شمال (shəmal): باد    

طیفو (tifoo): طوفان 

قُرُمْبه (ghorombə): رعد و برق آسمان

هُرم گرفتن (hormə gəreftan): بخار گرم و غلیظ در یک محیط، نشستن بخار بر روی شیشه، حرارتی که از غذا بلند می‎شود، گرمی و بخار هر چیز

هوا قُرُمْبه زد (havã ghorombə zad): آسمان رعد و برق زد. 

یَ پله (ia pələ):{یک پرّه}خیلی کم و اندک، برای برف اندک نیز استفاده می‎شود.

یَ پوشه برف اومدَ (oomada ia pooshə barf): برف بسیار کمی آمده است، یک لایه‎ی بسیار نازک برف آمده است.


نوشته شده توسط حسن صفری در ساعت 23:8