احساس آب

احساس آب

(بلاگ آب)
احساس آب

احساس آب

(بلاگ آب)

زیرلایه های هستی انسانی ما همیشه مرطوب و آبناک است


تمدنی سبزومرطوب وآبناک درقلب طبیعتی کویری وخشک وآتشناک

متن سخنرانی دکتر حکمت اله ملاصالحی در همایش بین المللی آب

   حکمت اله ملا صالحی /دانشگاه تهران

                                                           29/8/1396 خورشیدی

جایگاه ویژه وممتاز ومهم ومحوری نور و روشنایی درتاریخ، فرهنگ،اندیشه وحیات مدنی ومعنوی وسنت های دینی وبینش وباورهای اساطیری ایرانیان محل تردید نیست .آنقدرمنابع ومستندات تاریخی وشواهد ومدارک باستان شناسی دراین باره دردست است که هرتردیدی را منتفی می کند. برغم مقام ویژه وموقعیت ممتاز نور یا روشنایی درتاریخ ، فرهنگ ، اندیشه   و نحوه نگاه ایرانیان به هستی به صراحت و بی اغراق می توان گفت ؛ هیچ عنصر مادی ، هیچ ماده طبیعی وهیچ ماده ومنبع حیاتی حضوری پر رنگ و موقعیتی زنده وجایگاهی نیرومند وملموس ومحسوس وتسخیر کننده ونافذ و فراگیرتر از آب در تاریخ و فرهنگ وهنر و ذوق و ذایقه زیباشناختی و آداب وادب زندگی وحیات مدنی ومعنوی ایرانیان نداشته است . 

 ایرانیان به مانند بسیاری از مردمان وجوامع دیگر عهد باستان زود دریافته بودند که این ماده و مایع ومنبع بی شکل وصورت حیاتی تا چه میزان در ترکیب بخشیدن و شکل دادن وخلق صورت های جدید از مواد و عناصر مادی دیگر نقشی محوری وتعیین کننده واعجاز برانگیز وبی بدیل داشته است. 

ترکیب بندی ها ، برساخته های مفهومی ، رمزها ، تمثیل ها ، استعاره ها ، اسطوره ها، تشخص های الوهی ، آیین ها ، سنت های اعتقادی و باورهای عامه وتخیل ورزی های ذوقی وشاعرانه و رویا پردازی های آب وجوهره این ماده حیاتی وحیات بخش  از پرمایه وغنی و زنده ترین سنت ها ومواریث فرهنگی وجهانی بجای مانده از جوامع وفرهنگ های گذشته در تاریخ ، فرهنگ وجامعه وجهان بشری ماست . 

حس طراوت و تازگی ، خنکی وشادابی ، پاکی و پاکیزگی ، طهارت بخشی و بی آلایشی ، تطهر وتروح ، تغسل وتبرک ، تولد ونوزایی ، روشنی وزیبایی ، رویش و رشد ، بالندگی و باروری ، برهنگی معصومانه وعریانی آغازین ، تموج و تحرک ، پیوستگی وهمبستگی ، نرمی و انعطاف پذیری ، خروش و خیزش ، جاری شدن وجاری کردن ، جلا و صفای باطن ، صیقل یافته گی وآیینه گی ، نیروی مرموز حیات بخشی وزایندگی ودریک کلام جوهره راز آمیز ودیالکتیکی مرگ وزندگی را آب ، این منبع وماده حیاتی یکجا درخود داشته وهمواره الهام بخش ذهن وفکر وعقل وفهم و وهم وخیال ورزی های خلاق بشری ما بوده است. این گوهر حیاتی وماده طبیعی همچنان نیرومند و پرقوت وفراگیر ، تمام قامت برصحنه فرهنگ وزندگی وتخیلات و رویاهای ما حضور دارد البته هرچند نه با آن رنگ و رمق ورونق قدسی ومتعالی ومعنوی گذشته  . تصادفی نیست که در زبان فارسی ریشه واژه پهلوی آب به معنای روشنایی ودرخشش وتابناکی وتابندگی نیز آمده است .

قصه ها واسطوره ها و باورهای آفرینش انسان از آب وگل هم استعاره ای منطبق با نیروی مرموز ورزندگی وقابلیت مسحورکننده انعطاف پذیری ونرمش وآبناکی خمیره وگوهری انسان بودن ماست ، هم اشاره ای به مرطوب وآبناک بودن لایه های تحتانی ارض وجود آدمی ومنابع وذخایر غنی سفره های نهفته ونهان زلال روح در زیرلایه ای نامریی تر حیات بخش هستی بشری ماست ، به تعبیر قرآن : " جنات تجری من تحتها الانهار" . 

 جایگاه ایران ونسبتی که ایرانیان با این ماده حیاتی وحیات بخش داشته اند ونقش وسهم سرنوشت ساز وتعیین کننده ای که آب در ادامه واستمرار حیات مدنی ومعنوی مردمان ایران زمین داشته است بغایت ویژه و ممتاز برای جامعه وجهان ما که اینک با بحران های جدی ازجمله بحران آب دست وپنجه می فشارد می تواند مفید وآموزنده باشد. 

اساسا جغرافیای طبیعی وتاریخی و زیست بوم جامعه وجهان ایرانی را بدون توجه جدی به مهندسی ومدیریت ماهرانه ومدبرانه وهوشمندانه آب وراه و ابداع فناوری سازه های آبی وجاده ای نه می توان درست شناخت و نه عمیق فهمید ونه دقیق تعریف کرد. تا پیش از به پا خاستن طوفان انقلاب صنعتی طی سده های هجده ونوزده در قاره غربی ، ایرانیان در مهندسی ومدیریت ومهارت و تدبیر آب وراه ونوآوری فناوری سازه های آبی وجاده ای شهره آفاق بودند. این یک ادعا نیست . حجم عظیمی از مستندات تاریخی وشواهد باستان شناختی نیز مهر تأیید برآن می نهند. 

اساسا تشکل اجتماعی وادامه حیات در یک جغرافیای باز وفراخ با تنوع آب وهوایی واقلیم شناسی ویژه و مناطق کویری ای که بخش مهم وچشمگیری از فلات را در مرکز در بر گرفته است ، بدون مهندسی دقیق ومدیریت وتدبیر آب وراه وابداع فناوری سازه های آبی وطراحی ومهندسی راه واحداث جاده های طولانی یا ناممکن ویا درمعرض حوادث طبیعی و مخاطرات تاریخی پی به پی دستخوش آسیب های جدی می شده و ازبین می رفته است . 

 تصادفی نیست که می بینیم  نخستین مراکز شهری وهسته های مدیریت جامعه واقشار اجتماعی شهر نشین در کرانه های رود های بزرگ کارون در جغرافیای جنوب غرب وکرانه ای هلیل رود در جغرافیای جنوبی استان کرمان امروز ومناطق جغرافیای شرقی در کرانه های هیرمند وهامون شانه به شانه مهندسی راه و مدیریت آب در هزاره های سوم و دوم پیش از میلاد پدید می آیند. 

پس از تکوین امپراطوری هخامنشی در سدهای میانین هزاره نخست پیش از میلاد طراحی ومهندسی راه ومدیریت وتدبیر و تقسیم آب در صدر برنامه ای سیاسی امپراطوری شانه به شانه ایجاد امنیت سیاسی ورفاه اجتماعی شهروندان امپراطوری به مقیاس جهان آن روز قرار گرفت و تا پایان امپراطوری و حتی پس از آن در نظام های سیاسی جهان ایرانی با دقت ومراقبت ومهارت ومدیریت ویژه دنبال شد . این امپراطوری اسب وارابه و آهن که در چهره ایزد مهر والهه آناهیتا هم آن را می توان دید ،امپراطوری مهندسی ومدیریت ومهارت وتدبیر آب وراه نیز بود. با این همه آب برای ایرانیان چنانکه برای همه فرهنگ ها وجوامع گذشته صرفا یک ماده ومبع طبیعی حیاتی در رونق اقتصاد ومعیشت وحیات دنیوی نبود . هم در بینش و باورهای اسطوره ای ، هم در سنت و دیانت ومعنویت وحیات معنوی نظام اعتقادی وارزشی مردمان ایران زمین جایگاه معنوی ومتعالی ومقدس وهستی شناسانه ممتاز و ویژه داشت . آب برای مردمان این سرزمین ، غنی وپرمایه گرانبار از معانی وفحاوی متعالی وقدسی والوهی  بود . این نسبت ورابطه عمیقا معنوی ومتعالی وقدسی و روحانی وهمدلانه وعمیقا هستی شناسانه با آب و بالمعنی الاخص وبا طبیعت وجغرافیا طبیعی وهستی بالمعنی الاعم حسی توام با ارادت و احترام و نسبت و رابطه ای مبتنی بر امانتداری وقناعت ورزی ومناعت طبع را در رفتار و آداب وادب فرهنگ وزندگی مردمان این سرزمین ، بیدار نگاه می داشته و مانع بزرگی بر سر راه خروج یله وبی مهار نیروهای شر از ذهن وضمیر انسان وسلطه وسیادت رفتارهای شیطانی برحیات اجتماعی وفرهنگ وزندگی وروان ورفتار مردمان این سرزمین بوده است . امروز متاسفانه آن سدها وبندها و موانع وشروط وقیود معنوی در برابر خروش وخیزش بی امان و نفسگیر فناوری های آتشناک دوره جدید شکسته شده و از پیش رو بر گرفته شده است. 

واقعیت غم انگیز ونگران کننده این است که در هیچ دوره ای آنگونه که در دوره جدید رفتارهای ما با طبیعت ومنابع طبیعی اینچنین کفرآمیز وقهر آمیز، شرورانه وشیطانی  وسنگدلانه و ویرانگرانه نبوده است . یک بار دیگر جامعه وجهان بشری ما به آن سنت ها ومواریث معنوی ونسبت ورابطه همدلانه مبتنی بر هستی شناسی ومعنویتی اصیل وگوهرین نیاز دارد. جایگاه ایران از این منظر ومواریث مدنی ومعنوی که مردمان این سرزمین در فرایند هزاره های دراز آهنگ ودیرینه ودیرپا از خود بجای نهاده اند می تواند برای بشریت  مفید ، آموزنده وحیاتی باشد. 

 این تمدن مهندسی و مدیریت آب وراه علی رغم آن که تقدیر مردمانش در یک جغرافیای باز وفراخ ونیمه خشک وکم آب وباران رقم خورده است لیکن همچنان تجربه ها ودستاوردهای عظیم وغنی فکری و علمی وفنی سبز ومعنوی اش برای بهبود شرایط پیچیده ودشوار ونگران کننده جوامع  روزگارما می تواند موثر واقع شود .

 ادبیات وشعر پارسی وبویژه شاخه های عرفانی آن ادبیاتی بغایت سبز وبارانی ومرطوب آبناک است . ترکیب بندیها وبرساخته ای مفهومی ورمزها وتمثیل ها و استعاره ای آب وباران وبحر ودریا و چشمه و رود و نم واشک با آب وجوهر حیات بخش این ماده طبیعی در ابعاد هستی شناختی آن ، چنان در هم تنیده است که انسان را مسحور می کند . ترکیب بندیهای بدیع مفهومی در شعر وادبیات ایرانیان بویژه ایرانیان مسلمان در دولت قرآن بمانند آب رحمت و آب روح و آب دیده و آب حلم و آب حیوان آب صبر و آب خضر وآب آتش خو و آب جود و بحر گوهر و بحر جان و... همه  مهرتایید وانگشت تاکید  برنوعی حس و رابطه عمیقی که مردمان این سرزمین با آب به معنای متعالی آن  داشته اند؛ می نهند.

اسامی بسیاری از سکونت گاه های روستایی وهمچنین شهرهای ایران با نام آب وچشمه و رود و رودبار آذین بسته شده است . تصادفی نیست که می بینیم در میان ایرانیان ، شان وشرافت وعزتمندی وشرف و جاه با مفهوم آب پیوند ناگسستنی خورده است . از مفهوم آبرو وآبرومندی وآب رخ  دقیقا"همین معنا افاده شده است .

 خلاصه کلام آنکه  تاریخ ، فرهنگ ، جامعه وجهان ایرانی وجغرافیای فرهنگ ایرانی را بدون مطالعه ، مهندسی و مدیریت آب وراه نه می توان درست شناخت ونه عمیق فهمید ونه دقیق تعریف کرد . این تمدن سبز و مرطوب وآبناک در یک جغرافیای طبیعی نسبتا خشک وکویری وآتشناک  در تاریخ ، فرهنگ ، جامعه وجهان بشری ما پدیدار شده است . تمدنی که به باغ های بهشتی و معماری گنبدهای فیروزه ای وقنات ها و آب انبارها و پل ها وبند ها و سازه های عظیم وبسیار متنوع آبی ومهندسی سازه های جاده ای و راه ای بزرگ اش شهره است و تن وجان فرهنگ وزندگی اش چنان با مهندسی ومدیریت آب وراه وخاک در هم تنیده است که نه هنرش ، نه ذوق وذایقه زیبا شناختی وخیال ورزی خلاقش ، نه اندیشه های عمیق اشراقی وعرفانی و خرد وحکمتش ، نه آیین های ونظام های اعتقادیش ، نه بینش و باورهای اسطوره ای اش ودر یک کلام نه آداب وادب ونحوه زندگی واحساسی که از جهان ، ازهستی  از واقعیت مرگ وزندگی داشته است بدون توجه جدی به هستی شناسی آب و رمزها وتمثیل ها واشاره ها واستعاره‌های این ماده حیاتی و حس معنوی و روحانی ونسبت متعالی که مردمان این سرزمین با آب داشته اند نمی توان شناخت وفهمید . 

در جغرافیایی کویری وطبیعتی خشک وآتشناک تمدنی سبز ومرطوب وآبناک را آفریدن بیشتر به یک اعجاز شبیه است . این یک پیام عمیق ومعنوی مردمان این سرزمین به جهان است که زیرلایه های هستی انسانی ما همیشه مرطوب و آبناک است و مرطوب وآبناک خواهد ماند.

                                                         حکمت اله ملا صالحی /دانشگاه تهران

                                                           29/8/1396 خورشیدی


@andishehekmat

منبع: گروه تلگرامی اندیشه حکمت


https://t.me/andishehekmat