احساس آب

احساس آب

(بلاگ آب)
احساس آب

احساس آب

(بلاگ آب)

مرغ آب شناس :هر که را شیوه سلوک نیک است، به اسرارِ ملوک نزدیک است.


هُدهُد (شانه‌بسَر، پوپک و مرغ سلیمان (Hoopoe)) از فواصل دور آب را در زیر زمین تشخیص می دهد. در سوره نمل آمده است که هدهد محل آب را تشخیص می داد و به سلیمان می گفت، لذا به هُدهُد مرغ آب شناس  و مسّاح  گفته اند.





منبع: شمیسا، سیروس (1377) فرهنگ اشارات ادبیات فارسی، انتشارات فردوس ص. 1123-1124



از باورهای مردم بختیاری:
نوشته: رضا سرلک بختیاری، 1393

هُدهُد یا مرغ سلیمان یا شانه به سر و به گویش بختیاریان بوبو سلیمونک [1]


با تشکر از استاد ارجمند جناب آقای رضا سرلک بختیاری برای تهیه  متن حاضر


می‌گویند دختری که مادر نداشت، زیرِ دست زن    ‌پدر، روزگارش به سختی و ناخشنودی می‌گذشت. روزی که جلوی پنجره اتاق نشسته بود و سرش را شانه می‌کرد، غمگین و افسرده به پرندگان نگاه می‌کرد که آزادانه پرواز می‌کردند و به هر سو که دوست داشتند، می‌رفتند. در دل گفت خدایا چه می‌شد من هم مانند این پرندگان آزاد بودم و هرکجا که دوست داشتم می‌رفتم؛ درخواستش نزد خداوند پذیرفته شد و در دَم تبدیل به پرنده‌ای شد و شانه‌اش روی سرش ماند.

[1] . بوبو سلیمونک: بوبو، صدای پرنده است و سلیمونک اشاره به حضرت سلیمان است.

 

 

 پرده گشایی از رمزهای پرندگان و گلها به قلم دکتر محمد رضا شفیعی کدکنی


 هدهد را با زبان حال معرفی  کنیم .

اشاره هدهد :

در احوال هدهد نمی نگری که چه سیرت نیکی دارد و چه سریرتِ با صفایی، بصیرتش تا بدانجا است که آنچه در ژرفای  زمین است می بیند و جایگاه آب را در اعماق خاک می شناسد آن گونه که تو اشیاء را در آینه می نگری. با تو خواهد گفت که اینک منم که با همه خُردی پیکر و نحیفیِ جسم، دانشی دارم که سلیمان از آن محروم است، با این که سلیمان را مُلکی داده بودند که پیش از او هیچ کس را نداده اند و من او را همواره به آب های نهفته در  زیر زمین راهنمون می شدم و چون از نظرش غایب می شدم نگران می شد و می گفت: "چیست که هدهد را نمی بینم، یا از غایبان است." (20/27)  شگفتا که او در لحظه اضطراب خویش مرا می جُست و با این همه به قدرت خود مرا تهدید می کرد که "هرآینه او را عذاب خواهم کرد ، عذابی سخت یا خواهمش کشت." (21/27)  و آنگاه که او را از سبا خبر آوردم و گفتم " از چیزی آگاه شدم که تو از آن بی خبری" (22/27)، بر خشمش افزود و گفت: ای پیکر خرد و نحیف! گناهِ غیبتِ تو کافی نیست که دعوی دانستن چیزی می کنی که سلیمان آن را نمی داند. و من بدو گفتم: ای سلیمان تو پیامبری بزرگواری، از خدای خواهان ملکی شدی که دیگری را ازان بهره نباشد اما از خدا علمی نخواستی که دیگری ازان آگاه نباشد و حق تعالی فرموده است "بالای دانش هر کسی دانایی است" ( 76/12) و من از سبا تو را خبری آورده ام. سلیمان گفت: "ای هدهد! هر که را شیوه سلوک نیک است، به اسرارِ ملوک نزدیک است.  اینک  نامه مرا ، شتابان، ببر." و با این سخن مرا پیغام گزار خویش کرد و از نزدیکان خود. تو نیز می سزد که نصیحت مرا بپذیری و مراقب اخلاق خویش باشی و بیاموزی هر نیکی را در هر کجا و از هر که هست حتی اگر در بانگ سگان باشد یا در طنین بال مگس، که این مایه عبرت تو را بس.

ص 155 و 156 منطق الطّیرِ عطّار (فریدالدین محمد بن ابراهیم نیشابوری)

با مقدمه، تصحیح و تعلیقات دکتر محمد رضا شفیعی کدکنی


 شفیعی کدکنی، محمد رضا (1383) منطق الطّیرِ عطّار، سخن